ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
شعری از فرشید گشتیل در باره هندیجان:
خواهم از لحن دلم گویم سخن قبل از آن گه پیکرم گردد کفن
ای دریغا ای دریغا ای دریغ گردن شهرم فتاده زیر تیغ
اجنبی کاشانه ام از من ربود اجنبی درهای بدبختی گشود
شهر من آوازه ی این سرزمین بر جبینش آمده نقاش چین
لحظه لحظه می نویسم روی خاک شهر من افتاده کنجی بی پلاک
اجنبی شهرم فکنده زیر پا مردمش را می کشد اندر خفا
هندیون شهر خدای خاک و آب هندیون و آتشی چون آفتاب
سایه ها بر زیر و رویش آمده تیرگی بر کوه و جویش آمده
با که در وصفش بنالم ای خدا کی کنم جان و دلم بهرش فدا
هر کجا رفتم به زیر خاک و گل دیدمش گشتم ز اجدادم خجل
هر که با ما این چنین تا کرده است لعن و نفرینم هویدا کرده است
آسک و ریشهر و هند و مهروان زیر تل های سیاه گشته نهان
ساده گویم شهر من رفته ز یاد یاد باد آن روزگاران یاد باد