دیار ما  - شاه عبدالله (مهروبان)،هندیجان ، خوزستان

دیار ما - شاه عبدالله (مهروبان)،هندیجان ، خوزستان

معرفی ابعاد فرهنگی ،تاریخی و اجتماعی دیار شاه عبدالله
دیار ما  - شاه عبدالله (مهروبان)،هندیجان ، خوزستان

دیار ما - شاه عبدالله (مهروبان)،هندیجان ، خوزستان

معرفی ابعاد فرهنگی ،تاریخی و اجتماعی دیار شاه عبدالله

تبریک میلاد حضرت زهرا(س)

سالروز خجسته میلاد مسعود حضرت فاطمه زهرا (س) و همچنین ولادت احیاگر اسلام ناب در قرن بیستم حضرت امام  خمینی (ره) و هفته بزرگداشت مقام زن برهمه مادران و زنان بویژه مادران شهدا مبارکباد.

                                 


حضرت فاطمه زهرا









پیامک تبریک میلاد حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)


اى مشعل نور ناب! چشمت روشن

اى وارث آفتاب! چشمت روشن

آمد به جهان، مادر والاگهرت

اى رهبر انقلاب! چشمت روشن

غلامرضا سازگار ( میثم)

 

سرِّ ازل و حیات سرمد، زهراست 

آیینه حقْ نماى احمد، زهراست 

چون شد سخن از (امّ أبیها )، گفتم: 

زهراست محمّد و محمّد، زهراست

محمّد على مردانى ( مردانى)

 

اى روح تو، جلوه گاه سرمد زهرا! 

وى سینه تو، بهشت احمد زهرا! 

عید تو بوَد، ببخش عیدىْ ما را 

زآن دست که بوسید محمّد زهرا!

سیّد رضا مؤیّد ( مؤیّد)

 





تا مادر دهر، زاده فرزند و نژاد 

صد گونه پسر چو انبیا زاد و نهاد 

دختر که نبى شود نپرورد جهان 

چون برتر از انبیا یکى فاطمه زاد

آقا فتح اللّه قدسى کرمانى ( فؤاد)

 


تو مظهر ذات لایزالى، زهرا!

مجموعه اوصاف کمالى، زهرا!

با این همه اعتبار، اى طایر قدس!

پرْ سوخته و شکستهْ‏بالى زهرا!

جواد محدّثى

 

یا فاطمه! اى عصمت کبراى اله! 

بر عصمت و عفّتت خدا هست گواه 

احمد چو نگه کرد به رخسار تو،

گفت:  لا حول و لا قوّة الّا باللّه

سیّد رضا مؤیّد ( مؤیّد)

 

این نیّره، آن کوکب ظلمتْ سوزست 

کز پرتو او مهر، جهانْ افروزست 

خورشیدِ منیرِ حشر، چون طلعت اوست 

فرمود محمّد که قیامت، روزست

آقا فتح اللّه قدسى کرمانى ( فؤاد)

 

مستوره آفتاب سرمد، زهراست 

مقصود خدا ز بعدِ احمد، زهراست 

بانوى شریف بانوان دو جهان

پرورده دامان محمّد، زهراست

غلامرضا مرادى

 

گلبوته باغ مصطفى زهرا بود 

آلاله داغ مرتضى زهرا بود 

خورشید بلند در شبستان وجود 

سرچشمه رحمت خدا، زهرا بود

عبّاس کى‏منش کاشانى ( مشفق)

 

عالم، صدفست و فاطمه، گوهر اوست 

گیتى عرَض‏ست و این گهر، جوهر اوست

در قدر و شرافتش همین بس که ز خلق 

احمد پدرست و مرتضى، شوهر اوست

آقا فتح اللّه قدسى کرمانى ( فؤاد)

 


شد پرده‏نشین پرده (لا) زهرا

آیینه نقشبند (الّا) زهرا 

گفتم که: شفیع شیعیان کیست به حشر؟! 

برخاست صدا از عرش: زهرا! زهرا!

عباس کى‏منش کاشانى ( مشفق)

 

زهرا که عنایتش به دنیا برسد 

باشد که به فریاد دل ما، برسد 

یا رب سببى ساز که در روز حساب 

پرونده ما به دست زهرا برسد

سیّد رضا مؤیّد ( مؤیّد)

 

 اى لطف تو بر گناهْ ضامن، زهرا! 

مهرت، محکِ کافر و مؤمن زهرا! 

کن لطف، برات کربلا بخش به ما 

جان حسن و حسین و محسن، زهرا!

سیّد رضا مؤیّد ( مؤیّد)


و فاطمه این‌گونه بود...



در این سرای خاکی ملکوتیانی از جنس آسمان ؛ کنار من و تو ؛

بی تکلف و بی پیرایه ؛ مستانه مستوری گزیده‌اند که برای همه بی قراران قرارگاه و برای آشفتگان و بیچارگان مأمن و پناهند ...

سنگ صبور هر آنچه غم و اندوه و درد است ... از هر نوع جنسی که باشد ...

در برابر مصایب و مسائل ؛ کوه مقاومت و استقامت ...

تکیه گاه روح‌های پریشان و مضطرب ...

و التیام بخش و مرهم زخم‌ها و جراحت‌هایت ... عطوف و مهربان و دلسوز ...

تو گویی در برابر سختی‌ها ؛ فشارها ؛ مسئولیت‌ها ؛ التهاب‌ها و چالش‌ها ؛

بی قراری‌ها و آشفتگی‌های پیرامونت ؛

از حوادث تلخ روزگار گرفته تا رنج‌های شخصی اطرافیانت ؛

دل ندارند که اگر کوه بود کمر خم کرده بود ...

اما ایشان همچنان تیر در چشم ؛ استخوان در گلو ؛ با نشاط و طراوت ؛

با شادابی و نور ؛ محرک و سرچشمه امیدند ...

و برای تن خسته و دل مجروح تو ؛ دل آرام ؛ مرهم ؛ غمگسار و مهرورز ...

در خیرات گوی سبقت را از رقیبان ربوده‌اند و آخرالامر در کنار آن اقیانوس در نجوای شبانه خود ؛ خود را قطره‌ای نمی‌بینند ...

رنج‌ها و جراحت‌های بسیار دارند ؛ اما هیچ‌گاه تو از آن با خبر نخواهی شد ...

زخم‌هایی که تنها یکی از آن تو را نابود می‌کرد و آنچنان تو را بی خود و بی قرار می‌کرد

که عنان از دست می‌دادی و عمری را سر درگریبان ؛

 مأیوس و ناامید از دنیا و ما فیها می‌شدی ....

آنگاه که همسر مظلومش امیرالمؤمنین علی (ع) درباره او گفت: فوالله ... لا اغضبتنی ولاعصت لی امرا و لقد کنت انظر الی‌ها فتنکشف عنی الهموم و الاحزان، سوگند به خدا که فاطمه هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود ...  و من هرگاه به فاطمه نگاه می‌کردم ، غم و اندوه از من زدوده می‌شد ... 

ایشان نه تنها از دل‌تنگی‌ها و مشقات و رنج‌های خود سخنی بر زبان نمی‌آورند ...

نه تنها سنگ صبور همه آشنایان مجازی و واقعند ...

که به سوی سختی‌ها هجوم می‌آورند و هر جا کاری و باری بر زمین مانده باشد ...

 مستانه و مشتاق ؛ بی اجر و مزد و پاداش ؛ بی تشکر و سپاس

 همه تهمت‌ها و برچسب‌ها را هم به جان می‌خرند ...

 هیچ کس را یارای تحمل این همه خطرات و مسئولیت‌ها نیست ...

هر وقت به سیمای نورانیشان می‌نگری ؛ شور و حرکت و نور و امید می‌بینی ...

اینان همان همسران و مادران سخت کوش و عطوف و مهربان ما هستند ...

 که به یگانه بانوی دو عالم اقتدا کرده‌اند ...

که فاطمه این‌گونه بود ...


آنگاه که همسر مظلومش امیرالمؤمنین علی (ع) درباره او گفت:

فوالله ... لا اغضبتنی ولاعصت لی امرا و لقد کنت انظر الی‌ها فتنکشف عنی الهموم و الاحزان

 سوگند به خدا که فاطمه هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و در هیچ کاری از من سرپیچی ننمود ...

 و من هرگاه به فاطمه نگاه می‌کردم ، غم و اندوه از من زدوده می‌شد ... 

ان‌ها استقت بالقربة حتی اثرفی صدرها وطحنت بالرحی حتی مجلت یدها

 و کسحت البیت حتی اغبرت ثیابها و اوقدت النار تحت القدر حتی دکنت ثیابها

 فاصابها من ذلک ضرر شدید ...

 فاطمه آن قدر با مشک، آب کشید که اثر آن در سینه‌اش آشکار شد و

 چندان با دست خود آسیاب کرد که دست‌هایش پینه زد ...

 و آن قدر خانه را جاروب کرد که لباس‌هایش خاک آلود گردید ...

 و چندان آتش در زیر دیگ روشن کرد که لباس‌هایش سیاه و دود آلود شد ...

 و از این کارها رنج و سختی زیادی به او رسید .

و در آخرُ او هم‌پرواز روح بزرگ علی در تقرب و بندگی خدا بود چنانکه مولا در حقش چنین فرمایش نمود:

فاطمه، بهترین یاور من در بندگی خدا بود

 نعم العون علی طاعة الله



برگرفته از سایت تبیان


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد