دیار ما  - شاه عبدالله (مهروبان)،هندیجان ، خوزستان

دیار ما - شاه عبدالله (مهروبان)،هندیجان ، خوزستان

معرفی ابعاد فرهنگی ،تاریخی و اجتماعی دیار شاه عبدالله
دیار ما  - شاه عبدالله (مهروبان)،هندیجان ، خوزستان

دیار ما - شاه عبدالله (مهروبان)،هندیجان ، خوزستان

معرفی ابعاد فرهنگی ،تاریخی و اجتماعی دیار شاه عبدالله

لغات محلی یا گپل خُمُونی حرف « ر »

 

رات: میلگرد

راس کردن چیزی: بلند کردن

راس گتن : حرف راست زدن

راس: مستقیم

ربیون: میگو

رِچ: راه باریک

رِخ: لبه

رِختن: ریختن

ردکردن: عبور دادن


رشته برنج : نوعی پلو که  رشته به آن اضافه می شود

رشته تنکو: نوعی آش با رشته و حبوبات

رِشک: تخم شپش

رِشگو: نوعی ماهی

رُفتن: جارو زدن

رُفتن: گود کردن زمین برای شالوده ساختمان و آب انبار

رِک بودن: سرحال بودن

رِک: رو راست، صریح

رِک: چوبی که به عنوان پایه استفاده می شود

رگ داشتن: غیرت و تعصب داشتن

رگ ری رگ گشتن: رگ به رگ شدن

رگ: اصطلاحی در کشاورزی ،یک ردیف کشت شده به وسیله خیش دستی

رُمبسن:فرو ریختن

رَمَلیک: میوه کُنار کوهی

رُمنادن:تخریب ساختمان یا کسی رازمین زدن

رنگینک : نوعی حلوا که با آرد ،روغن و رطب  تهیه می شود

رُو: رود

رواندن: فراری دادن

روفه : برکه ، آبگیر

رونه : بدرقه

ره بلد: راهنما

ره پاکی: خبر دادن از بی خطر بودن راه

رهتن: رفتن و از همین مصدر ره :رفت و  بره : برو

رِی چی: بالای چیزی

ری روف: جارو کردن سطحی

رِی کسیَ  گِرتن: به تقاضای کسی جواب مثبت دادن

رِِی و ری :  روبرو

رِی وَ زری: نوعی نان

رِی وَ کسی دادن: روی خوش به کسی نشان دادن

رِی وه کسی زدن: از کسی تقاضایی کردن

رِی:  رو ،رخ

رَیت: قوی،سرحال

ریتنا: کم مو

ریتنادن: تمیز کردن مرغ و کله پاچه از پَر و مو

رَیدی: عروس دریا

ریگ :  مخروبه های به جا مانده از شهر مهروبان

ریمیز: موریانه

اصطلاحات و ضرب المثل ها

رُبابه: تعمیر تور ماهیگری

رُموز داشتن: استعداد یادگیری کاری را داشتن

رنگ و عمل داشتن : مکار بودن

رِنگال: گندم و جوی که باران نخورده و رشد کمی کرده است

رَو رَوین : راه راه

ره بی ره کردن:  درشلوغی و ازدحام راهی یافتن

ره نیم : مبادله اجناس با دو سوم وزن غلات

ره واز  جاده دراز: به کسی گفته می شود که از بودن در جایی شکایت دارد

رَی بیدن: تمایل به انجام کاری داشتن

ریش سه: روش سیاه نسبت به شخص دروغگو گفته می شود

ریش کال : مترادف با ریش سه

ریم من ری فلانی درد ایکنه اَندی جوابشَ  داشتم: به احترام فلانی سکوت کردم وگرنه جوابش را می دادم


موارد ارسال شده توسط برادران امین از اهواز و حسین

ریبوسی = رو بوسی کردن
ر اوو = راه آب
رِکه = لج کردن
راقش رهته و ریقش مُنده = ( ضرب المثل) کسی که بسیار لاغر و ضعیف شده
رمبهه کردن = خراب و ویران شدن

رادو = رادیو

ریدو = روده

نظرات 5 + ارسال نظر
حسین جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ق.ظ

ریدو (روده) . رملیک . رتن (رفتن) . ره (رفت)

با تشکر از شما به امید دیدار مجدد موفق باشید. در ضمن مورد اول ثبت شد بقیه موارد ثبت شده بود.

امین یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ب.ظ

ریبوسی = رو بوسی کردن
ر اوو = راه آب
رکه = لج کردن
راقش رفته و ریقش مانده = . . . . .
رمبهه کردن = خراب و ویران شدن

سلام - با تشکر از شما موارد ارسالی اضافه گردید.

امین اهواز دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ق.ظ

ریبوسی = رو بوسی کردن
ر اوو = راه آب
رکه = لج و لجبازی
راقش رفته و روقش مانده = ضرب المثل
ریدو = روده
رادو = رادیو

با تشکر از شما به امید دیدار مجدد موفق باشید.

حسین جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:31 ق.ظ

روفه . برکه

سلام با تشکر روفه قبلا ثبت شده است موفق باشید.

اسماعیل چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:23 ق.ظ http://www.mpr-khuz.ir

سلام
کار ارزشمندیست البته آوا نویسی نیز ضروریست.

سلام بر شما -ممنون از نظرتان البته تا حد امکان آوا نگاری می شود متاسفانه در بیشتر فونتها حرکات به حروف چسبیده می شود و جلوه لازم را ندارند..موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد